. .

. .

معمولی

از معمولی بودن متنفرم
تمام عمرم معمولی بودم


داده ... اطلاعات ... دانش ... خرد ... معرفت

معرفت یقینی مرحله ای ک دیگه هیچ شکی بهش نداشته باشی ...

پس باید اول بهش شک داشته باشی تا بتونی ب معرفت برسی ...

تفاوت

دبیرستان بودیم دبیر هندسه ک میخواست ما رو تحقیر کنه بهمون میگف:

سر در دانشگاه فرانسه نوشتن:

هرکس هندسه نمی داند نیاید.

امروز هامون جمله رو جای دیگه جوری دیگه نوشته بودن: 

هرکس هندسه نمی داند برود بیاموزد بعد بیاید*.


...........................................................................................................................

*افلاطون، ژان برن، مترجم دکتر سید ابوالقاسم پور حسینی، موسسه نشر هما چاپ 1363

تجربه

حس بابام بهم دس میده وقتی میبینم یکی دیگه راه اشتباه ای ک من رفتم و داره میره!

حماقت ها


مادر

مادران موجوداتی بسیار بدجنسی هستند.

آنها با محبت کردن های بیش از حد و با عشق ورزیدن خالص خود
انسان را محدود میکنند، بگونه ای خود را مالک شما میکنند

مادر را نمیتوان دوست نداشت.